معرفی محصول EOS-5D MARK III BODY
در روز دوم ماه مارس سال ۱۹۸۷ بود که کمپانی کانن، دوربینی به نام EOS 650 را معرفی کرد. EOS 650 نخستین دوربین ۳۵ میلی متری SLR اتوفوکوس این شرکت به حساب میآمد و البته شروعی بر بدعتی کاملا جدید در دوربینهای SLR بود. با ماونت لنز کاملا الکترونیکی، موتور دیافراگم و فوکوس، و اتکا بر دکمهها و کنترلهای الکترونیکی، کانن روندی را آغاز کرد که سپس دیگر برندها نیز پیرو شدند. اکنون پس از ۲۵ سال؛ کانن جدیدترین مدل از این سری به نام EOS 5D Mark III را معرفی کرده است. تا به این تاریخ، سری ۵D یک سری انقلابی بوده و نخستین ۵D که در سال ۲۰۰۵ به بازار آمد، اولین دوربین DSLR فول فریم با قیمت ارزان بود، این دوربین آن قدر پرطرفدار شد که بسیاری خواستار نسخه ای جدیدتر از آن شدند. سپس ۵D Mark II معرفی شد که نخستین DSLR با توانایی فیلم برداری Full HD در بازار بود و انقلابی عظیم را ایجاد کرد. ولی در مقایسه؛ اکنون ۵D Mark III که در سال ۲۰۱۲ معرفی شده به نظر نمیآید که مثل دو دوربین قبلی انقلابی باشد! در ادامه بیشتر توضیح میدهیم.
همانطور که دربارهی دوربین Nikon D800 هم این کار را انجام دادیم، نخست و پیش از شروع بهتر است دقیقا دربارهی موقعیت دوربین فول فریم ۵D Mark III توضیح دهیم. دوربینهای DSLR فول فریم، اصولا به دوربینهایی میگویند که سنسور تصویر آنها ابعادی در حدود ۳۶X24 میلی متر دارد. تقریبا همان ابعاد فیلمهای ۳۵ میلی متری که بر روی EOS 650 نیز استفاده شده بود. این بزرگترین سایز سنسوری است که میتوانید بر روی یک دوربین DSLR پیدا کنید. بقیه معمولا ابعادی در حد ۲۲X14 میلی متر دارند که به سنسورهای تصویر APS-C معروف هستند. اصولا دوربینهای DSLR با سنسور تصویر فول فریم دوربینهایی گران قیمتتر با توانایی تولید عکسهای با کیفیتتر، و دوربینهای DSLR با سنسور تصویر APS-C دوربینهایی ارزان قیمتتر با عدم توانایی تولید عکسهایی به کیفیت دوربینهای فول فریم هستند. این کیفیت تا حدود بسیار زیادی به مدد سایز بزرگتر سنسور تصویر ایجاد شده است؛ چرا که پیکسلها بر روی سنسور تراکم کمتری دارند. در ضمن نسبت فاصلهی کانونی لنز به میدان دید بر روی آنها ۱-۱ است و این در حالیست که در دوربینهای با سنسور تصویر APS-C یک کراپ فاکتور ۱٫۶ برابر وجود دارد که این نسبت را ۱-۱٫۶ میکند. بدین معنی که یک لنز ۱۸ میلی متری بر روی یک دوربین DSLR غیر فول فریم، میدان دیدی معادل یک لنز ۲۴ میلی متری بر روی یک دوربین DSLR فول فریم را ارائه میدهد.
بنابراین فول فریمها اصولا دوربینهای حرفه ای تری هستند. پیش از ۵D، کانن تولید دوربینهای مدل ۱D را آغاز کرده بود که به دلیل قیمت بسیار بالا؛ از توانایی خرید بسیاری خارج بودند. بنابراین با تولید ۵D به نیاز افراد با بودجهی کمتر هم پاسخ گفت و ۵D را بدون گریپ سرخود، بدون آن جثهی بزرگ و بدون توانایی عکاسی پیاپی بسیار پرسرعت تولید کرد. چرا که در حقیقت ۱D دوربینی خبرنگاری و ورزشی به حساب میآمد که توانایی عکاسی پیاپی ۱۰ فریم بر ثانیه را داشت. اکنون نیز ۱Dx جدیدترین مدل از سری ۱D را داریم و ۵D Mark III جدیدترین مدل از سری ۵D. نیکون نیز در این سالها بیکار ننشسته بود و اکنون مدل D4 که رقیب مستقیم ۱Dx است و D800 که رقیب مستقیم ۵D Mark III است را معرفی کرده.
سخن کوتاه میکنیم و به ادامهی نقد و بررسی میپردازیم. همانطور که بالاخره و پس از معرفی رسمی ۵D Mark III متوجه شدیم، این دوربین مجهز به سنسور تصویر ۲۲ مگاپیکسلی، بدنه ای برگرفته از بدنهی دوربین غیرفول فریم ۷D و سیستم فوکوس خودکاری ۶۱ نقطه ای و به ارث رسیده از ۱Dx میباشد. اگر بخواهیم از نیمهی خالی لیوان به مسئله نگاه کنیم، مدل جدید دوربین کانن خیلی غیر جاهطلبانه بوده و در حالی که فقط چند هفته پیش نیکون دوربین D800 را با سنسور ۳۶ مگاپیکسلی معرفی کرد، از Mark III نا امید میشویم. اما در عوض اگر از نیمهی پر لیوان به مسئله نگاه کنیم، میبینیم که این دقیقا همان چیزی است که صاحبان حسد ورز کنونی ۵D Mark II به دنبالش بودند! یعنی اینکه دوربین بعدی که میآید؛ خیلی از دوربین آنها بهتر نباشد!
ولی واقعیت این است که اکنون در هر قسمتی از ۵D Mark III نسبت به مدل پیشین بهبود دیده میشود. همانطور که گفتیم، با توجه به چینش کنترلها و ساختار کلی، به نظر میرسد که با یک ۷D فول فریم مواجه هستیم. به خصوص اینکه از سیستم نورسنج ۶۳ منطقه ای iFCL هم بهره میبرد. اینک بر روی Mark III شاهد شیارهای دوقلوی کارت حافظه برای کارتهای SD و CF، یک پیچ تنظیم Lock Exposure و یک دکمهی بزرگ Depth of Field preview هستیم. از دیگر ویژگیها میتوان به گسترهی ایزو یا حساسیت سنسور از ۵۰ تا ۱۰۲,۸۰۰، عکاسی پیاپی با سرعت ۶ فریم بر ثانیه، طول عمر شاتر تا ۱۵۰۰۰ شات، توانایی ضبط ویدیویی ۱۰۸۰p Full HD با صدای استریو و جک میکروفون اکسترنال، چشمی اپتیکال با توانایی پوشش ۱۰۰ درصد میدان دید و نمایشگر بزرگتر و با کیفیتتر ۳٫۲ اینچی ۱,۰۴۰,۰۰۰ اشاره کرد.
بنابراین همانطور که میبینیم، بیشتر ویژگیهای اصلی نسبت به Mark II پیشرفت داشتهاند. این ترکیب سنسور تصویر ۲۲ مگاپیکسلی با پردازشگر جدید DIGIC 5+ (این پردازشگر سریعتر از DIGIC 5 و البته DIGIC 4 است) بوده است که باعث شده بتوان به چنین گسترهی حساسیت سنسور رسید و فن آوری خواندن ۸ کاناله ی سنسور تصویر بوده که اکنون عکاسی پیاپی با سرعت ۶ فریم بر ثانیه مقدور میباشد. پیش از این در نقد و بررسی ۱Dx به تفصیل دربارهی سیستم فوکوس خودکار ۶۱ نقطه ای جدید صحبت کردهایم و گفتیم که چگونه عملکردی متفاوت به لنزهای با نسبت کانونی مختلف نشان میدهد. حتی خود سنسور نیز دقیقا سنسور ۵D Mark II با فقط ۱ مگاپیکسل رزولوشن بیشتر نیست، بلکه معماری آن تفاوت دارد که باعث میشود راندمان تبدیل فوتو الکتریکی بهبود یابد. کانن در این سنسور از آرایهی بدون گپ میکرولنزها استفاده کرده که به معنی هدایت بیشتر نور به فوتودیودها میباشد. همچنین یک سیستم کاهش نویز سرخود نیز بر روی خود سنسور وجود دارد. بدنهی دوربین نیز به نظر خیلی مستحکمتر و با کیفیتتر از بدنهی Mark II میآید و هرچند که به اندازهی ۱Dx مقاوم نیست، ولی از نظر مهر و موم بودن در برابر شرایط آب و هوایی نیز به مدل پیشین برتری دارد.
فیلم برداری Mark II یک مزیت بزرگ در برابر رقبایش محسوب میشد و به نظر میرسد که این قابلیت در Mark III پیشرفتهایی داشته است. از نظر ارگونومی، این دوربین دارای سویچ Movie mode/Live view در قسمت پشتی میباشد تا خیلی سریع بتوانید فیلم برداری را شروع کنید. برای نخستین بار یک جک هدفون برای گوش دادن و تنظیم دقیق صدا وجود دارد و در ضمن بلندی صدایی که دارد ضبط میشود هم میتواند تنظیم گردد. خروجی ویدیو از نظر رزولوشن و سرعت فریمها دست نخورده باقی مانده (۱۰۸۰p/30s) ولی کانن ادعا میکند که در عمل پردازش تغییراتی به وجود آمده که باعث با کیفیتتر شدن فیلم شده است. کانن همچنین کامپرشن های بسیار با کیفیت All-I و IPB interframe را نیز به آن افزوده است. این کامپرشن ها نخستین بار در ۱Dx معرفی شدند. اما چیزی که نبودش احساس میشود یک خروجی کامپرس نشده برای انتقال از طریق HDMI است. پیچ تنظیم قسمت پشتی دوربین مثل پیچهای تنظیم چرخندهی دیگری که بر روی دوربینهای پیشین کانن دیده بودیم میباشد، ولی در حقیقت این پیچ تنظیم از نوع لمسی هم هست تا در هنگام فیلم برداری برای تغییر تنظیمات مجبور به چرخاندن فیزیکی آن که ممکن است موجب تولید صدا یا تکان خوردن دوربین شود، نشوید.
بعضی ویژگیهای کاملا جدید دیگر هم وجود دارند. مثلا Mark III نخستین دوربین DSLR کانن با توانایی عکاسی و پردازش داخلی HDR است. در ضمن این دوربین میتواند به صورت خودکار خطای رنگی لنز (البته فقط لنزهای کانن) را از بین ببرد. سیستم منوی این دوربین هم تغییراتی داشته و بیشتر شبیه منوی ۱Dx شده است. البته خیلی بی شباهت به Mark II هم نیست ولی برای مثال یک Tab جدید وجود دارد که از آن طریق میتوانید سیستم فوکوس خودکار بسیار پیچیده را کنترل نمایید. در کنار آن نیز کانن از یک سری تجهیزات جدید رونمایی کرده که از شاخصترین آنها میتوان به یک فلاش وایرلس جدید که به جای فروسرخ به رادیو اتکا دارد اشاره کرد. ارسال کننده های رادیویی ۶۰۰EX-RT و WT-E3-RT هم معرفی شدهاند که در برابر شرایط آب و هوایی مهر و موم هستند. بدین ترتیب تا شعاع ۳۰ متری میتوانید ۱۵ فلاش در ۵ گروه را کنترل کنید. GPS هایی که بتوانند بر روی کفشک فلاش اکسترنال سوار شوند هم معرفی شدهاند. یک گریپ جدید هم معرفی شده که دارای دکمهها و کنترلهایی کامل برای عکاسی به صورت پرتره است و دو باتری LP-E6 هم به صورت همزمان به آن وارد میشوند که زمان شارژ دهی را دو برابر میکنند.
هرچند که هنوز به تست کامل Mark III نپرداختهایم، ولی نخستین تاثیراتی که بر روی ما گذاشت واقعا مثبت بود. با این حال پیشرفتهایی که Mark III نسبت به Mark II داشته را، میتوان با پیشرفتهایی که دوربین ۷D نسبت به ۵۰D داشت مقایسه کرد. با اینکه که در لحظهی اول معرفی دوربین با دیدن سنسور تصویر ۲۲ مگاپیکسلی و مقایسهی آن با سنسور تصویر ۳۶ مگاپیکسلی Nikon D800 نا امید شدیم، ولی با اینکه هنوز به تست کیفیت عکسهای این دو دوربین نپرداختهایم، تصور ما این است که شاید به دلیل تراکم پیکسل کمتر سنسور ۵D Mark III عکسهای با نویز کمتری را در ایزوهای بالاتر از آن شاهد باشیم. به خصوص اینکه همانطور که Mark II خیلی مورد علاقهی عکاسان نجومی به دلیل نویز کم و کیفیت بالای عکسها قرار گرفته بود، Mark III هم احتمالا چنین ویژگی خواهد داشت. کانن هم مطمئن است که طرفدارانش به مگاپیکسل بیشتر احتیاج ندارند و در ضمن تغییر برند برای یک کاربر DSLR آن قدر مشکل هست که رزولوشن بالاتر سنسور D800 نتواند او را مجبور به این کار کند. به هر صورت در آینده سعی میکنیم اطلاعات بیشتری را دربارهی این دوربین ارائه دهیم.
به روز رسانی: همانطور که انتظار داشتیم، عملکرد ۵D Mark III در شرایط نوری ضعیف بی نظیر است، به طرز شگفت انگیزی کاملا از ۵D Mark II برتر میباشد، و به جرئت میتوان گفت که Mark III یک اعجوبهی عکاسی در نور کم است. آن قدر از کیفیت عکسهای این دوربین شگفت زده شدیم که اکنون میتوانیم کیفیت عکسهای آن را در حد دوربین گران قیمتتر Nikon D3s بدانیم و این در حالیست که D3s سنسوری با رزولوشن تنها ۱۲ مگاپیکسل داشت و Mark III همان عکسهای با کیفیت را با رزولوشن ۲۳ مگاپیکسل به ما میدهد. همانطور که گفتیم حساسیت سنسور این دوربین تا ۱۰۲,۴۰۰ بالا میرود و در نتیجهی کیفیت بالایی که ارائه میدهد، قطعا مرزهای عکاسی در نور ضعیف را دگرگون خواهد کرد.
اما پیش از اینکه به صورت گسترده وارد توضیحات دربارهی کیفیت عکس شویم، بهتر است که دربارهی یک ویژگی بسیار جدید و جالب در Mark III به نام Silent Shooting یا عکاسی بی صدا صحبت کنیم. شما گزینهی عکاسی بی صدا را میتوانید از منوی اصلی و در کنار دیگر گزینهها انتخاب کنید. سپس هر بار که دکمهی شاتر را می فشارید؛ به طرز غریبی دیگر آن صدای بلند شاتر شنیده نمیشود و در عوض فقط یک صدای ضعیفتر به گوش میرسد. در حقیقت کانن در این دوربین از یک فن آوری به نام Pulse Width Modulation بهره برده که از سرعت پروسهی بالا رفتن آینهی دوربین و شارژ موتور شاتر میکاهد. بدین ترتیب دیگر آن صدای شدید شنیده نمیشود. با این حال این ویژگی دو نقطهی ضعف را رقم میزند. یکی بالا بردن زمان Shutter Lag یا تاخیر شاتر است که تاخیر زمانی بین فشردن دکمهی شاتر توسط شما و شروع نور دهی میباشد (که در حالت عادی کمتر از کسری از ثانیه است)، و دیگری کاهش سرعت عکاسی پیاپی از ۶ فریم بر ثانیه به ۳ فریم بر ثانیه میباشد. اما اگر از همین Silent Shooting در مود Live view استفاده کنید میتوانید عکاسی ۶ فریم بر ثانیه را هم داشته باشید.
اما از Silent Shooting که بگذریم، به کیفیت عکاسی در ایزوهای بالا میرسیم. همان جایی که Mark III را اعجوبه خواندیم. سقف ایزو این دوربین ۱۰۲,۴۰۰ است. در حالی که سقف ایزو مدل پیشین یعنی Mark II، ۲۵,۶۰۰ بود. با این حال همانطور که ایزوهای ۱۲,۸۰۰ و ۲۵,۶۰۰ برای Mark II ایزوهای مود High به حساب میآمدند و در حقیقت حساسیت واقعای سنسور آن تا ۶۴۰۰ بود، Mark III هم حساسیت واقعی تا ۲۵,۶۰۰ را ارائه میدهد و حساسیتهای ۵۱,۲۰۰ و ۱۰۲,۴۰۰ برای آن حساسیت High به حساب میآیند. در نتیجه میبینیم که ظاهرا پیشرفتهایی در عکاسی شرایط نوری ضعیف نسبت به مدل پیشین پیش آمده است. در تستهای مقایسه ای انجام شده، نویز رنگی کمتر ایزو ۲۵,۶۰۰ مدل Mark III نسبت به Mark II کاملا مشهود است. قطعا عکسهایی که در ایزوی ۸۰۰ و پایینتر میگیریم هیچ ایرادی ندارند و همهی پارامترها عالی هستند. وقتی به ایزو ۱۶۰۰ میرویم در حقیقت مقداری نویز پدیدار میشوند ولی تا ایزو ۶۴۰۰ واقعا قابل تشخیص نیستند. در ایزو ۱۲,۸۰۰ و ۲۵,۶۰۰ و کراپ ۲۵ درصد نویز کاملا قابل تشخیص و هویدا میشود، ولی همچنان با کیفیتترین عکسهای ایزوی ۲۵,۶۰۰ یک دوربین DSLR از زمان دوربین Nikon D3s هستند که میبینیم. با این حال اگر قصد دارید که از عکسهای خود در سایزهای کوچک و بر روی وب استفاده کنید، ایزوهای ۵۱,۲۰۰ و ۱۰۲,۴۰۰ کاملا قابل استفاده میباشند. در این حساسیتها نویز خیلی زیادی پدیدار میگردد و رنگها نیز پریده میشوند.